ایلیارایلیار، تا این لحظه: 11 سال و 1 روز سن داره

***ایلیار خوشگل مامان***

مشهدی ایلیار در مشهد مقدس

ایلیار جان اولین سفرش به مشهد مقدس رو در تاریخ پنج شنبه 19 تیر ساعت 2 انجام داد. چون هوا گرم بود و ایلی بالا هم فعلا کوشولو و ضعیف هستش ترجیح دادیم که اینبار توسط تور و با هواپیما به مشهد سفر کنیم و البته دو تا مامان جون رو هم با خودمون بردیم. پروازمون ساعت 2 بود که 2 ساعتی تاخیر داشت و ساعت 4 سوار هواپیما شدیم و شما هم چون از وقت خوابت گذشته بود همش اذیت میکردی و نق میزدی تا اینکه بردمت تا توی نمازخونه فرودگاه بخوابونمت اما همینکه شما خوابیدی اعلام کردن که بریم سوار هواپیما شیم و اینجوری شد که خواب آقا ایلی ناقص شد و تا شب همش نق زدددددد ساعت حدود 7 بعد از ظهر هم رسیدیم به هتلمون در مشهد که 20 دقیقه پیاده با حرم فاصله داشت . بعد از یه...
31 تير 1393

چند تا عکس

ایلیار در حیاط خونه مامان جون اکرم یه عکس نه چندان  جدید از ایلیار خوش تیپ ایلیار به همراه عروسک اهدایی پسر همسایه مهدی ایلیار بعد از حمام در حوله جدیدش ایلیلر در حمام درون تشت تازه اش که مامان جون براش خریده و کلی هم به دردمون میخوره و ایلیارم خیلی دوست داره توش بازی کنه   ...
17 تير 1393

ایلیار خوشگل مامان و شیطونی هاش

ایلیار شیطون بلا برسیم به شیطونی هات علاقه شدیدی به 1) کیف پول من و بابایی 2) موبایل من و 3) کامپوتر و لپ تاپ م دوربین عکاسی و خلاصه هرچی که مربوط به دنیای تکنولوژی و مدرنه داری ولی برعکس هیچ علاقه ای به اونهمه اسباب بازی های مختلف و رنگابه رنگی که داری نشون نمیدی و با هیچ کدومشون بیشتر از چند ثانیه مشغول نمیشی  اما  خدا نکنه که یکی از ادوات تکنولوژی رو توی دستمون ببینی، دیگه امون نمیدی و اونقدر گریه میکنی تا بدیم دستت برای همین هم از ترس تو جرات نمیکنم موبایل و کیف پولم رو از توی کیفم در بیارم و حتی اگه اس ام اس داشتم باید پنهونی و یا وقتی که خوابی بهش جواب بدم.  بله ایلیار بالا یکی از اصلی ترین دلیلی که نمیتونم بی...
10 تير 1393

سیزده ماهگی و چهارده ماهگی با تاخیر

سلام خوشگل مامان، می دونم که خیلی وقته به وبلاگ خوشگلت سر نزدم و بروزش نکردم . دوستهات هم مدام برات پیام میزارن و ازم میپرسن که از ایلیار چه خبر ، از همینجا از همشون تشکر میکنم که به یادمون هستند. اما ایلی بالا، همشم مقصر من نیستم قبول دارم که یه کم تنبلی کردم ولی باور کن واقعا وقت کم میارم که دیگه نمی تونم به کارهای شخصی ام برسم.  آخه ماچالله ماچالله اونقده شیطون بلا شدی که در طول روز مدام یا من دنبال توام یا شما دنبال من و خلا صه که اونقدر به پر و پای هم می پیچیم تا شب میشه!!!!!!! اما خوب بلاخره امروز تونستم یه فرصت کوچولو گیر بیارم و الان که شما خوابی بیام سراغ وبلاگ گل پسرم. ایلیار جان، الهی که مامان فدات بشه، کلی پسر ...
10 تير 1393
1